که گنجشک ها هم
میتوانند
در جیب هایم لانه کنند
با پروانه ای
سال ها دوست می شوم
برای پای مورچه ام
که به گل می ماند
های های گریه می کنم
در دور و دراز باور خود
کودک می مانم
همیشه
حالا
چقدر با من روراستی
از اینجا تا کجای دنیا
برای تو بدوم
و یا با کدام شاخه ی خیانت
خودم را
حلق آویز کنم
روزی وقتی که دیگر من نیستم
نمی خواهم
در پیدا و پنهان
تلخ بخندی
و یا به خنده
بگویی
که من
واقعا ساده بودم
حتی
در پیله ی تصور و تصویر